رایحه ی دوست

دیوانه ها هم دل دارند

رایحه ی دوست

دیوانه ها هم دل دارند

میگذره دیگه !

سلام علیکم ! سلام علیکم !!

خب می بینم که امیدتون نا امید شد و من هنوز زنده ام ! زیاد ناراحت نباشید ؛ به هر حال آدم به همه ی آرزو هاش که نمی رسه !! (البته خدا رو چه دیدی !! شاید هم رسیدید !)

۳ تا مورد اومدم بگم و برم!


۱. اگه کسی ( پسر بچه عموما !) اومد و به شما گفت که این قر آن نذریه و بگیریدش ! گول نخورید که این فریبی بیش نیست !!! آن پسر بچه قصد دارد با احساسات پاک شما بازی کند !

ماجرا از این قرار بود که داشتم خسته و کوفته از کلاس بر می گشتم ؛ یهو یه دستی جلوم دراز شد که بگیریدش خانوم ! نذریه ! ( البته من اونقدر با هوش هستم که بفهمم تو این مملکت اگه تف رو هم نذری بدن ؛ ملت صف می کشن و ضرب المثل « مفت باشه؛ کوفت باشه » رو در حد لالیگا به نمایش می ذارن ! اما !) گیر کردم تو رو در بایستی و گرفتم ازش ! بعد راه افتاد دنبالم که پولم رو بده ! من گفتم : ببین برادر ! من ۵ هزار تومن بیش تر ندارم ! که از قضا باید ۳ هزار تومن اون رو هم بریزم به حساب ثبت احوال ! می مونه ۲ تومن ! که اون رو هم نصف - نصف ! قبول ؟!

- قبول ! شما بده ؛ من خوردش می کنم برات !

خریت کردم ؛ پول رو دادم !یهو دیدم پول رو گذاشت تو جیبش که خواهر راضی باش !!

سرتون رو درد نیارم ! کار به جایی رسید که التماس هم افاقه نکرد ! آخر سر گفتم اگه پولم رو ندی ؛ داد می زنم : دزد !!!

با بدبختی بهم داد !!!

۲. تو تاکسی یه آهنگی شنیدم که دو بیتش اینه :

چون یار من می خندد

گل با همه زیبایی

لب ز خنده می بندد

***

در دل و جان

او

از ازل « شیرین » و

من تا به ابد « فرهادم »

با یاد او

ای هم نفس

در کنج قفس

آزادم !

کسی اگه از خواننده اش اطلاعی داره ؛ لطف کنه بگه که حتما از خجالتش در می آم !

۳. روزی چند بار این رو گوش بدم ؛ خوبه ؟!!

خدافظ ! ( رسما نامه شد ها !) 

 

نظرات 17 + ارسال نظر
فرید سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:51 ق.ظ http://farid71.blogsky.com

سلام. خوبی؟ خسته نباشی!!!
عجب اتفاقی افتاده برات!!!!
واقعا این مملکتی که ما داریم، هیچ وقت درس نمیشه به امید فردایی روشن . . . !
خب از این بحث بگذریم. میخواستم بگم وبت حرف نداره. خیلی قشنگه. خوشحال میشم طرفای منم بیای اگه با تبادل لینکم موافقی خبرم کن!!!
فعلا بای

سلام !مقسی ! سلامت باشی ! شما هم خسته نباشی !:)
چه کامنته پر اسمایلیی!! آدم ذوق می کنه می بینه این خواننده ها از این امکانات که براشون فراهم کردم استفاده می کنن ! p:
درسته ! وب من حرفی برا گفتن نداره ! :)
ولی وب شما؛ مخصوصا اون پست " بهترین لحظه های خوش زندگی " عالیییییی بود !! من از پشت همین تریبون (!) به همه می گم که بیان و بخوننش !
خدافظ !؛)

لادن سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:24 ب.ظ

الهی بمیرم برات هرچی بلاست سر تو میاد!!! ولی من بودم کلی میخندیدم
اهان یادم نبود مگه نگفتی هر شب برات یه s میدم پس چرا دیشب smset نیومد؟؟؟؟

خدا نکنه !!! سریع زبونت رو گاز بگیر !:*
من یه مدتی به این گوشیم ( صبا !) کم محلی کردم ؛ دیگه دیشب باهام قهر کرد !
حالا امشب دو تا می دم عوضش ! خوفه ؟

خنده های اجباری سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:25 ب.ظ http://maed.blogsky.com

دیشب اس ام اس های جنوب افغانستان خراب شده بود نمی رسید

آره !! تو از کجا فهمیدی ؟؟ مگه شمال پاکستان هم وسایل ارتباطی هست ؟ خیلی خوبه که با اون امکانات کم می دونی اس ام اس چیه ها !! موفق می شی حتما ! P:

مریم چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:05 ق.ظ http://www.lahzehayzendegi.blogfa.com/

فعلا این هفته که قفله درش ما هم راه نمی دن!

من که یه بار سرمو مثل ... انداختم اومدم تو دانشگاهتون ؛ یهو دیدم یارو داره داد می زنه بگیریدش !! اون تروریست کثافت رو بگیرد!
خب ابته حق هم داره ها ! وقتی یه عده نخبه رو یه جا جمع می کنن باید نگران سلامتیشون باشن !!

مریم چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:09 ق.ظ http://www.lahzehayzendegi.blogfa.com/

راستی یادم رفت بگم من یکی از تجربه ها رو دیدم!فقط فرقش با تو این بود که رفیق ما مثل شما زورش نرسید و از خیر ۵ تومنه گذشت!!تو دیگه کی هستی؟؟حالا ۱۰۰۰ رو دادی به بیچاره یا نه دست خالی رفت؟

رفیق شما حتما مایه دار بوده !!
اگه مثل من فقط همون ۵ هزارتومنی رو داشت ؛ قول هم داده بود که بره پول اون ثبت احوال بییییب رو بده ؛ خونه هم می خواست بره اتفاقا و باز هم از قضا پول کرایه تاکسیش هم در همون ۵ هزار تومنیه براش دست تکون می داد (!) اون وقت بهت می گفتم چی کار می کرد !
باور کن اگه داشتم از خیرش می گذشتم ولی چه کنم که اگه اون رو می دادم خودمم باید راه می افتادم دنبال مردم ؛ لباسام رو نذری پخش می کردم !D:
آره بابا گرفت ازم !:)

شیما چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:19 ق.ظ

وای این اتفاقه برا منم افتاده.کلی با مونا تو خیابون خندیدیم.تازه امروزم خریت کردم دلم واسه یه بچهه سوخت گفتم ازش یه دستمالی بخرم.بعد دیدم به کمتر از ۱۰۰۰ تومن قانع نیستو داره پررو بازی درمیاره بیخیال شدم.ولی از شانس بد اون بیخیال نشد و تمام اقوام و فامیل مارو یکی کرد.باورت میشه بغلم کرد گفت دستمال بخر.کلی بدبختی کشیدم تا ولم کرد.کلا به این نتیجه رسیدم که دلم واسه کسی نسوزه.
اون آهنگرم دانلود کنم گوش کنم بعدش میام بهت میگم چندبار گوش کنی خوبه

خب تو هم برای تمام اعضای فامیلش ختم صلوات راه می نداختی ! :)
هی تو این رسانه ی ملی می گن به این ها اهمیت ندید ها ! ما فکر می کنیم چون همیشه دروغ می گن ؛ این بار هم دارن دروغ می گن ! ولی گول خوردیم !

شیما چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:28 ق.ظ

آهنگرو گوش دادم.قشنگه و با روحیه ای که ازت سراغ دارم فکر کنم یه ۲۰-۳۰ باری احتمالا گوش میدی.
شایدم حتی repeat current track بزنی . کلا دهن خودتو آهنگو هم زمان سرویس کنی
اون یکی آهنگرم نشنیدم شرمنده.کمکی ازم ساخته نیس.
تا یادم نرفته بگم که خیلی چاکریم:*

آآآآآآآآآآآفرییین !!! تو برنده ی خوش شانس این مسابقه هستی ! روزی بیست بار !
نه دیگه در اون حد هم جنون ندارم دیگه !!؛)
قربونت برم من عسسسسسییییییسم !! شما فقط بیا این جا ! همین ! خودش کلی کمکه ! :*
من همچنان به شغل مخلصی در برابر شما مفتخرم ! :*‌ ‌:* :*

فرید چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:45 ق.ظ

مرسی که اومدی و وب محقر ما رو با وجودت روشن تر کردی

خواهش دارم بابا!!!این حرفا چیه که می زنی !!؟ ؛)
وب شما چلچراغ بود... منم با خودم یه لامپ ۵۰ واتیه کوچیکه سوخته آوردم...حالا می گی روشن تر شد ؟! :)

فرید چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:54 ق.ظ

راستی من لینکیدمتتتتتت. تو هم بی زحمت منو بلینک

چشم!!:)

فرید چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:55 ق.ظ

من خهلی از این شکلکا خوشم میاد. وا3 همین زیاد میذارم

:))
:))
نظر خاصی ندارم !
موفق باشی مادر !؛)

خنده های اجباری چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:26 ب.ظ http://maed.blogsky.com

شمال پاکستان رو مسخره نکن زیباترین زنان دنیا و مردان دنیا از اون قسمتند

آهان! یعنی الان می خواستی بگی که خوشگلی ؟؟!! D: ؛)
بعد تازه خوشگل هستن که باشن ! من که نگفتم زشتن ! من گفتم امکانات ندارن !!!

مریم پنج‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:07 ق.ظ http://www.lahzehayzendegi.blogfa.com/

baba ajab negahbani e khafi o giri darid shoma!!ma ro mikoshan ta rah bedan baad b male ma migi!!khanoom 6 sobh omadi az dare asli too khob bande khoda shak kard dige:P!!
emrooz albate ye hali dad az chort baad az zohri negahbantoon sooe estefade kardim va b soorate yavashai omadim too!!man k delam nemiodam az movafaghiyat ro zood az dast bedam say kardam ta akharin lahze dar uni basham k oghdam khali beshi:P

خب عسیسم توجه داشته باش که دانشگاه ما مرکز اغتشاش و شورشه !! خودمون رو با کارت هم راه نمی دن !! باید کلی قسم و آیه بخوری که به خدا من دانشجوی این جام این کارتم هم جعلی نیست !
تازه چند وقت پیش که کنار دیوارمون هر ده متر یه نیروی ضد شورش گذاشته بودن ! رد می شدی ...لت و پارت می کردن !
یه سوالی برام پیش اومده ! ما معمولا صبح ها می ریم دانشگاه ! شما کی ها می رید دانشگاه ؟ نصفه شب ها ؟D:
کاش بودم می دیدمت !!:( :* :*

صالح پنج‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:57 ب.ظ

من یه مدت همین بلا (که یه آهنگو هی گوش میدی...) سرم اومده بود! آهنگ غریبانه ی شجریان!!!‌ دیگه کم کم داشتم ترک میکردم که زرتی (ذرتی یا حتی ضرتی یا حددددی ظرتی یا دیگه با ط هاش رو حال ندارم بگم! ) تو ورداشتی اون تیکه ی نسیم نفس دوست به من خورد و چه خوشبوست رو گذوشتی رو بلاگت منم دوباره هوس کردم!!! تازه به قول شیما repeat current track رو هم نمی زنم چون playlist ام (یا همون فهرست پخش ام!) فقط همین یه آهنگ رو داره... :دی
الان هم یهو هوس کردم بگم موفق باشی... :دی :دی :دی

خب الان یه سوال برام پیش اومده ! من باید معذرت خواهی کنم از این واقعه ی نا گوار ؟؟!! ؛)
غریبانه قشنگه !:)
خب منم باید بگم که گول خوردی !! دیگه استرس روانی ام روی این موضوع از بین رفت !!D:
اصلن بیا :
موفق باشی
موفق باشی
100000* موفق باشی !!D:

صالح پنج‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 04:05 ب.ظ

دیدم با نظر قبلیم تعداد نظراتت شد 13... گفتم یه نظر دیگه بذارم که از نحسی در بیاد... :دی
برای این که خیلی هم نظرم بی محتوا نشه (بر خلاف نظرات قبلیم که خیلی غنی بودن!!! :دی) جا داره همین جا اضافه کنم که موفق باشی!!! ;)

:))
:))
ببین یه فکری ! یه روانشناس هست ؛ کارش خیلی درسته ! خودم قبلن می رفتم پیشش ! می خوای معرفی کنم ؟!!D:
(مزاح کردم ! ؛) )
خودت موفق باشی ! :)

فرشید جمعه 23 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 07:44 ب.ظ http://thonee.com

های !
ایشالا همیشه زنده باشی
من خیلی وقت قبل ها (یعنی همون میلیونها سال پیش) گرفتار یکی از این موجودات شدم که یه قرآن بهم داد گفت نذریه! منم گرفتم کلی هم خوشحال شدم (تو این مایه ها که اشک شوق تو چشام جمع شده بود) بعد که راهمو ادامه دادم یه حسی داشتم (انگار یه آدامس چسبیده کف پام!!) خلاصه پول می خواست دیگه! منم که همچنان بَبو براش سخنرانی کردم که : ببین گلم تو نگفتی که پولیه! ولی چون قرآن هست و احترامش واجبه و جنس فروخته شده پس گرفته نمی شود(!) پس پولش را بهت می دهم!!!!!!!
دیگه از اون به بعد تا حالا حتی اگه یکی تبلیغ هم بخواد بهم بده شک می کنم که نکنه می خواد پول بگیره!
یه بار دور میدون آزادی یکی از این بچه تخسا اومد تو دستم تقویم بذاره من نگرفتم اوفتاد زمین (دقیقا همونجایی که آب جمع شده بود ) هی گفت پولشو بده ، منم محلش نذاشتم! اونم با لگد زد ماتحتم بعدش با سرعت نور فرار کرد!!!!!!
(نامردی اگه این خاطراتم رو تو پست بعدیت نذاری! )

راستی! اگه داری فکر می کنی که این (یعنی من!) چرا جدیدا برای پستای قبلی نظر می نویسه! باید بگم که: نه که من زیاد از جمع و شلوغی خوشم نمی یاد الانم که دوستات زیاد شدن خب منم منزوی میرم اون عقب مقبا برات کامنت میذارم!

همین!

hello علیکم !
مقسی !:)
:))
:))
:))
بسی فیض بردیم از خاطرات قشنگتان !؛)

جدی جدی اگه می خوای بنویسم بگو !( خیلی با حاله !!)

خواهش می شه ! عقب و جلو نداره که ! ؛)
همین که نظر می ذاری،کلی لطف می کنی !:)
بازم بیا این ورا !؛)

فرشید شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:43 ق.ظ

حوصلم سر رفت!

این وقت شب اینجا چیکار می کنی آخه؟!!!

خب همش بزن !! D:
فکر کردی وب من مثلا شهر بازیه که حوصله ات سر می ره پا می شی می آی این جا ؟! ؛)
الان که من دارم جواب این نظرت رو می ذارم ساعت حدودا 11:05 شب می باشد. فکر می کنم که این نظر تو مال دیشبه که در اون زمان من 7 پادشاه که هیچی ! 70 تا پادشاه رو خواب دیده بودم !:)

فرشید شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 01:50 ق.ظ

راستی ! مگه من شوخی دارم باهات که می گی جدی جدی ؟!!!

اصلا حالا که اینطور شد باید یه پست جداگانه بنویسی واسش !!!!!!!!

:)
می نویسم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد