رایحه ی دوست

دیوانه ها هم دل دارند

رایحه ی دوست

دیوانه ها هم دل دارند

111

بدترین درد توی دنیا اینه که نفهمه تو اوج عصبانیت هم چقدر دوستش داری...
نظرات 3 + ارسال نظر
محسن شنبه 7 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:07 ق.ظ http://bakhyr.blogsky.com

سلام. کلاً نفهمیدن بدترین درده!

یک خاطره:
بیمارستان شلوغ شلوغ بود. عملیات نبود، گرمای هوا همه را از پا انداخته بود. دکتر سرم وصل کرده بود بهش. از اتاق می رفت بیرون ، گفت «بهش برسید. خیلی ضعیف شده.» گفت «نمی خورم.»
گفتم «چرا آخه؟»
- اینا رو بر ای چی آوردن این جا؟ مریض ها را نشان می داد.
– گرمازده شدن خب.
– منو برای چی آوردن؟
– شما هم گرمازده شدین.
– پس می بینی که فرقی نداریم.
گفت «نمی خورم.»
«حسین آقا به خدا به همه گیلاس دادیم. این چن تا دونه مونده فقط .»
گفت «هروقت همه ی بچه های لشکر گیلاس داشتند بخورند، من هم می خورم.»

خاطره ای بود از شهید حسین خرازی، فرمانده شهید لشکر امام حسین و عملیات کربلای پنج.

به راستی اگر ما شهدا را الگوی خویش قرار می دادیم، در این کشور اینقدر دزدی و تقلّب وجود نمی داشت؛ اینهمه ریاست طلبی وجود نمی داشت. الگوهای ما امروزه سرمایه داران و ثروتمندان هستند، زیبایی را در چهره زیبا و صدای خوش می بینیم

[ بدون نام ] یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:40 ق.ظ

عصبانی چرا؟!!!:((((

زهرا دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:45 ب.ظ

فک کنم میفهمه ها!!...شاید به روی خودش نیاره،شایدم یادش رفته باشه،...ولی 'میدونه'!!...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد