رایحه ی دوست

دیوانه ها هم دل دارند

رایحه ی دوست

دیوانه ها هم دل دارند

عذر خواهی

سلام  

یه هفته است می خوام این بی صاحاب مونده رو آپ کنم ...اتفاق های جالب زیادی هم تو این هفته برام افتاده که بخوام تعریف کنم ...شعر و داستان قشنگ هم خوندم اما اصلا حوصله ی نوشتن ندارم .  

سریع نرید نتیجه بگیرید که یا سرطان گرفتم یا عاشق شدم یا بالاخره معتاد !!! ( البته حالا که دارید نتیجه می گیرید ...آنفولانزای خوکی رو هم مد نظر داشته باشید !!D:)  

حوصله ی نوشتن ندارم .همین ! ربطی هم به امتحان ها و زیاد شدن ناگهانی درس ها و هزار بهانه ی الکی دیگه نداره !  

این چند وقته هم به زور می نوشتم . که نتیجه اش شد چند تا پست بی مزه !( خودت "از اولش هم بی مزه بودی!!!") و به گند کشیدن این جا ! 

تنها چیزی که می تونم بگم تشکر کردنه به خاطر تحمل کردن پست های لوسم تو این چند وقته ! 

زیاد خوشحال نشید ! نمی خوام در این جا رو تخته کنم !!! بازم می نویسم ولی خب شاید چند هفته ی دیگه !:) ( خبر بد تر از این تا حالا به عمرتون شنیده بودید !؟! می خواستم آروم آروم بگم که شوکه نشید ولی خب نتونستن دیگه !!D:)

 

*جواب ندادن به نظراتتون هم به همون بی حوصلگیم مربوط می شه ! امیدوارم ببخشید !

جومونگ یا دل نوازان ؟! مسئله اینست !

می خوام زنگ بزنم صدا و سیما بگم :" آقا غلط کردیم ! بی جا کردیم ! جومونگ سرور ماست ! اگه لطف کنید ، بگردید، ببینید یه چند تا قسمت جا افتاده و ته مونده ( حتی ما به پشت صحنه هم راضی هستیم !!) از این جومونگ  تو آرشیوتون نمونده که عوض این دل نوازان پخش کنید ...ممنون می شم !!! هر کی هم گفته سریال ِ وطنی غلط کرده گفته !! اصلا اون هایی که می گن سریال وطنی می دونن ما این مدته چی کشیدیم !؟!( تریاک ! شیشه ! هروئین!!!)  " 

اون قدر داستان این فیلم جذابه که نمی تونم حتی یه ثانیه اش رو هم از دست بدم !! من نمی دونم این کار گردان های ایرانی کی می خوان دست از سر خانواده و سریال های خانوادگی بردارن ؟!! باز بقیه شون هفته ای یه شب ان ! این هر شب می ره رو مخ ما !! 

الکی هم نگین " خب مگه مجبوری ! نبین !" وقتی دو تا خواهر الاف داشته باشی که راس ساعت بشینن پای تلویزیون (!) اونوقت می فهمی که خواه نا خواه مجبوری ببینی یا به صورت صوتی داستان رو دنبال کنی !!    

لعنت به انتظار !
لعنت !!!!

کویرم !

کویر تشنه ی باران است
ببار بر من مهربان بارانم
ببار...
کویر در انتظار باران است
کویر هیچ وقت سیراب نمی شود
کویر بعضی شب ها گریه می کند
کویر بعضی روزها دلتنگ می شود
کویر همیشه دوستت دارد...

 

 

نماز خونه !

1.وارد نماز خونه ی دانشکده ی ما که می شی؛روی بردش ..( دقیقا جایی که همه ی نماز خونه ها برنامه ی جمکران و مولودی و ختم انعام و دعا های دیگه رو می زنن !! )  یه برگه زدن با این محتوا : 

«حلقه ی ازدواج من - طلای سفید با یک نگین - گم شده ! از یابنده تقاضا می شود با این شماره تماس بگیرد و خانواده ای را از فرو پاشی نجات دهد !!!!» 

بعد یکی دیگه اومده زیرش نوشته : 

« عزیز اون حلقه ی ازدواج آقایونه که اگه گم شه خانواده ای از هم می پاشه !!» 

 

روی جا مهری اومدن مثلا تبلیغ کنن برای نماز ...در یک جمله ی قصار نوشتن : « نماز ، آرامش امروز ، آسایش فردا !!!» 

آدم یاد تبلیغ شرکت های بیمه می افته !! 

خب به هر حال نماز خونه مون هم باید یه تناسبی با خودمون داشته باشه دیگه !! 

 

 2. ای استیل ِ استیلی منو کشته !!!! همین دو-سه فصل پیش بود داشتن خر خره ی هم دیگه رو تو پرسپو لیس می جویدن ها ! الان که استیل آذین از پرسپو لیس برده اومده می گه «این یه بازی خانوادگی بود ! من لبم خنده بود ، یه چشمم گریه !» آخه بگو چرا دروغ می گی ؟!! راستش رو بگو ! بگو اگه بارسلونا رو می بردم این قد ذوق مرگ نمی شدم که پرسپولیس رو بردم !!! 

  

*کاشف به عمل اومده که بلاگ اسکای یه راه تماس خصوصی با نویسنده گذاشته! این طوریه که باید روی اسم من که این پایین نوشته شده ( به قول یکی از بچه های مودب ! نامم که سیاه تر از آبرویم  است !!! ) کلیک کنید ، profile بنده باز می شه ! زیر عکس نداشته ام نوشته تماس با من، از اون جا می تونید پیام خصوصی بفرستید ! با تشکر از کاشفش !!! 

 

** گاهی اوقات یه لبخند ...بد جوری روز آدم رو عوض می کنه !:)

فمینیست نیستم اما ...

پروردگارا 

گریه مکن  

درست می شود ... 

 

*شمس لنگرودی   

 

**مردهای ایرانی به جز تعداد محدودیشون بقیه شون هیچ بویی از شرافت نبرده ان ! دختر هایی که حرف من رو قبول ندارن می تونن یکی از سه تا کار زیر رو انجام بدن ! 

1. با سن زیر 25 سال رانندگی کنن !(حتما به این حرفم می رسن که مرد ها وقتی پشت ماشینشون می شینن ، سنشون به زیر 5 سال کاهش پیدا می کنه !)  

2. یه دختر زیبا تر از زن ِ یه مرد  ِ ایرانی بهش نشون بدن ! 

3.بعد از غروب آفتاب به خانه برگردنن!( ترجیحا از یه کوچه یا خیابون خلوت برن !)

 

***باید تاکید کنم که * هیچ ربطی به ** ندارد ! چون خود ِخدا می دونه چی خلق کرده پس هیچ امیدی نمی شه بابت درست شدنشون بهش داد ! 

بازم وحشی!

ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم،بریدیم
 

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم
 

رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
 
حالا که رماندی و رمیدیم،رمیدیم
 

نام تو که باغ اِرَم و روضه خلد است
 
انگار که دیدیم ندیدیم،ندیدیم
 

صد باغ بهار است و صلای گل و گلشن
 
گر میوه یک باغ نچیدیم،نچیدیم
 

سر تا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل 

هان واقف دم باش رسیدیم، رسیدیم
 

وحشی سبب دوری و این قسم سخنها
آن نیست که ما هم نشنیدیم، شنیدیم

                                                                      "وحشی بافقی" 

 

*دیدم استقبالتون از وحشی خوب بود ! بازم وحشی گذاشتم ! 

** دقت کردین این چند وقته من خیلی بیش تر از قبل چرت و پرت میگم ؟!! 

 

***یه راننده ی پدر؛ مادر آمرزیده ای امروز منو کنار اتوبان پیاده کرد؛ گفت بقیه اش رو خودت برو ! از دور دید که گیشا ترافیکه گفت من نمی رم خانوم !!! خلاصه از حکیم تا سر گیشا کنار اتوبان پیاده اومدم ! شده بودم سرعت گیر ! هرکی رد می شد کله اش رو بیرون می کرد ببینه این دختره چه مرگشه که داره کنار  اتوبان راه میره ! اون هم این ور گاردیل !!!حالا بگذریم از اینکه نیم ساعت آخر کلاس رو رسیدم !!رسما چند بار نزدیک بود زیرم کنن !!

یهو به ذهنم اومد !

فکر می کنم خدا برای کشور ما یه ستاره اضافی در نظر گرفته ها !!!همچین نور چشمیش شدیم انگار !!! آخه اعزام شهیدمون به بهشت خیلی بالاست !!!!

 

*در راستای...( خودتون می دونید دیگه !!!) 

**شراب تلخ می خواهم که مرد افکن بود زورش ....!!!!