می دونی این چند روزه دارم به چی فکر میکنم ؟
دارم فکرمیکنم که یه آدم چقدر می تونه دل سنگ باشه که بتونه دندون های یه آدم دیگه رو که آزارش هم نداده ، تو دهنش خورد کنه ؟!
اصلا بیا یه جور دیگه فکر کنیم !
مثلا چه حسی بهم دست میداد اگه دندون هام رو تو دهنم خورد می کردن ؟!
اون لحظه که خورده های دندونم با خون از دهنم می ریزه بیرون و من نگاه می کنم به دندون هایی که دیگه هیچ وقت جاشون در نمی آد !
واحتمالا به بهایی فکر می کنم که به خاطرش دندون هام رو دادم !
یا مثلا فکر میکنم که چه طور می شه چشم یه نفر دیگه رو کور کرد ؟ یعنی چه جوری می شه اونقدر بی رحم بود !
و به طور دیوانه واری فکر میکنم به کسی که چشمش کور شده ...به اینکه از این به بعد دیگه نمی تونه به یه نفر بگه : " تو عزیز تر از چشم هامی ...."
یا مثلا خودم رو می ذارم جای کسی که عزیزش رو در حد مرگ دوست داره و راضی نیست خاری به پاش بشینه و اونوقت جنازه اش رو با یه دهن خورد شده بهش تحویل می دن !
من آدم عصبیی نیستم . کم هم عصبانی می شم ولی می دونی وقتی خودم رو گذاشتم تو صحنه و جای کسی که با جنازه ی تمام زندگیش روبه رو شده، چه حسی بهم دست داد ؟!
دلم می خواست خر خره ی قاتلش رو با دندون هام بجوم !!!
نترس ! یه لحظه خودت رو بذار جاش ! فوقش بعدش یه صدقه بده ...
* دو تا تشکر درست حسابی من بدهکارم !! یکی به تمام کسایی که با راهنمایی هاشون کمک کردن این جا سر و سامون بگیره . یکی هم به یه نفر که قالب نظراتش رو ازش قرض گرفتم ( بدون دادن حق کپی رایت ! (مفت خورم دیگه ! چی می تونم بگم ؟!)) و دارم استفاده می کنم ازش !
تشکر !!!!
تشکر !!!!
سلام . . .وبلاگ خوبی داری . . یه جورایی مثل دفترچه خاطراته . .
خوشحال میشم به منم سر بزنی
مقسی !!!
نمی خواستم این جوری بشه ولی خب شد دیگه ....چی کار می شه کرد ...:)
حتما!!:)
محدثه جونم قالبت خیلی خوشگل شده.دیگه زدی تو کار خوشگل " تر " کردن.الان هم خودت خوشگل تر شدی هم بلاگت.
الهی فدات بشم که انقد مهربونی.راستش منم که کلا تو این باغا نیستم واقعا بهم ریختم.امیدوارم دیگه این صحنه های نکبتی رو که با هموطنامون مثل حیوون و شایدم بدتر برخورد میشه نباشیم.
من رفتم صدقه بدم...
من قبلا هم گفتم ؛ بعضی از آدم ها یه موهبت الهی هستن ! رفیقن ! تو از اون هایی!! :*
خجالتم می دی ها ! مهربونی از خودته عسیس!:">
این تازه از نتایج سحر است ....
جمله آخرم یه "شاهد" بعد از دیگه کم داره
فهمیدم خانومی !؛)
سلااام
حتی فکر کردن به این موضوع رو دوست ندارم!!!
یه بار خواب دیدم یه نفررو هل دادم و اون از بلندی افتاد... خیلی احساس بدی بود!!!
سلام !!!!:)
عذاب وجدان( که خب بعضی ها اصلا وجدان ندارن که بخواد عذاب بکشه !) خیلی چیز خوبیه !
ولی من نمی تونم فکر نکنم ...
مقسی که نظر دادی !؛)
سلام.الان بینی من ! هم بهش توپ خورده ! هم مشت کوچولو!
البته شوخی شوخی ! قالبتون هم قشنگه!
مبارک باشه !!!:)
مقسی !!!
به به مبارکا باشه! چه قالب نازی چه دختر نازی چه کامنت دونیه نازی چه پست نازی!! اگه پسر بودم حتما الان تورو عروس ننم میکردم!!!
مقسی از این همه لطفت !!!:))
شما هم آقای ما بشی ؛ ما خوشحال می شیم !؛)
در ضمن نازی از خودتونه !:*
از اونجائیکه برخلاف خودت، من عصبی هستم ترجیح میدم به هیچکدوم از اینایی که گفتی فکر نکنم
خواهش
خوبه !
ولی فکر من به ترجیح من کاری نداره !!! کار خودش رو می کنه !:|
وظیفه ام بود ؛ موفق باشی !D:
آدم هر قدر که آروم باشه و کم عصبی شه اما بعضی وقتها باید آنچنان عصبی شه که بتونه به تنهایی طوفان به پا کنه. این مورد هم می تونه یکی از همونا باشه
ممنون !(نمی دونم این الان تعریف بود یا توصیه !!!:) )
وای خیلی زیبا شد خانم
شاید یه روزی قالبت رو کش رفتم
راستی خیلی خوبه که عصبی نیستی
منتظر انتقاد شدید شما هستم.
مقسی !!
ولی دیوونه ام عوضش ! اون هم از نوع حسابیش !
باب به خدا ایرادی نداره وبت !! باور کن !