چه حسی بهتون دست می ده وقتی که بعد از یک ساعت که دوستتون با استاد (دور از جون شما سگ !!!!) درباره آداب و قوانین اجتماعی و طرز نشستن دانشجو سر کلاس و این حرفا کل کل کنه و تقریبا آخرش بگه : " بله !این حرفتون رو قبول دارم ! من همیشه سر کلاس گوشیم رو سایلنت می کنم !!!" و اونوقت بنده ی خدا خبر نداشته باشه که چه خرابکار و آشوبگری بغل دستش نشسته !!!
درست حدس زدید !! نوای گوشیم دقیقا چند لحظه بعد در کلاس طنین انداز شد !!!
*باحالی قضیه دیدن قیافه ی استاد در حال حرص خوردن و دوستم در حال خندیدن بود !!!:D
اینارو ولش کن بعدش چی شد؟!!!
هیچی دیگه !!! آخه بد بختیم این بود که گوشیم رو ۳ ردیف عقب تر جا گذاشته بودم ! تا برم خفه اش کنم کل کلاس ترکید !!!من در حالی که کم کم داشتم به طرف در کلاس خیز بر می داشتم تا قبل از اینکه استاد بهم حمله کنه ؛ فرصت ـ فرار داشته باشم با کمال ناباوری دیدم که استاد خشمش رو فرو خورد !!!!D:
قبلش مهم تر از بعدشه بابا.
بعدش معلومه دیگه...
:)))
والا این یه بحث فلسفیه استاد کیوان ! باید حتما در یه جلسه مطرح بشه !!!D:
eee من یادم رفت مشخصاتم رو وارد کنم
؛)
پست شماره 162ت کو؟
اشتباه شده بود !؛)
همون که دو دقیقه قبل از این یکی پستت نوشتی
هر چند خالی بود ولی حالا به هر حال
آخه اشتباهی انتشار رو زدم ...حواسم نبود ! ولی ممنون از دقتت !!؛)
چه عجب من از تو یه کار اشتباه دیدم
بابا من که سر تا پا اشتباهم که !!!D:
تو بگو کی از من کار درست حسابی دیدی!!!!D:
دلم واسه استادتون میسوزه!!!
حسشو معلمای ما خوب میتونن درک کنن...!
میخوای استادتونو با معلمه ما آشنا کنی؟!!!
دلت واسه اون نسوزه !!!! اون تا حالا اونقدر آدم تا کجاشون سوزونده که دیگه آدم دلش براش نمی سوزه !
تازشم:
نخیرم بعدش مهم تر از قبلشه بابا
(این یاروئه من نیستم که داره گریه میکنه ها)(تو میشناسیش؟!)
چشماش خیلی آشناست ولی هرچی فکر میکنم یادم نمی آد !!!...