رایحه ی دوست

دیوانه ها هم دل دارند

رایحه ی دوست

دیوانه ها هم دل دارند

عذر خواهی

سلام  

یه هفته است می خوام این بی صاحاب مونده رو آپ کنم ...اتفاق های جالب زیادی هم تو این هفته برام افتاده که بخوام تعریف کنم ...شعر و داستان قشنگ هم خوندم اما اصلا حوصله ی نوشتن ندارم .  

سریع نرید نتیجه بگیرید که یا سرطان گرفتم یا عاشق شدم یا بالاخره معتاد !!! ( البته حالا که دارید نتیجه می گیرید ...آنفولانزای خوکی رو هم مد نظر داشته باشید !!D:)  

حوصله ی نوشتن ندارم .همین ! ربطی هم به امتحان ها و زیاد شدن ناگهانی درس ها و هزار بهانه ی الکی دیگه نداره !  

این چند وقته هم به زور می نوشتم . که نتیجه اش شد چند تا پست بی مزه !( خودت "از اولش هم بی مزه بودی!!!") و به گند کشیدن این جا ! 

تنها چیزی که می تونم بگم تشکر کردنه به خاطر تحمل کردن پست های لوسم تو این چند وقته ! 

زیاد خوشحال نشید ! نمی خوام در این جا رو تخته کنم !!! بازم می نویسم ولی خب شاید چند هفته ی دیگه !:) ( خبر بد تر از این تا حالا به عمرتون شنیده بودید !؟! می خواستم آروم آروم بگم که شوکه نشید ولی خب نتونستن دیگه !!D:)

 

*جواب ندادن به نظراتتون هم به همون بی حوصلگیم مربوط می شه ! امیدوارم ببخشید !

نظرات 54 + ارسال نظر
یـــــک دوشنبه 25 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:48 ب.ظ

حالا که من هی اول میشم! تو هم بزن زیرش جایزه منو نده!!!!

اِ...!!! مگه قراری مبنی بر جایزه داشتیم ؟!D:
;)

یـــــک دوشنبه 25 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:52 ب.ظ

حالا اول شدن و جایزه ی من به درک، ولی هر چی فکر کردم به این نتیجه نرسیدم که پستهای لوسی نوشتی!

اشکال نداره، اینجا خونه ی خودته، هر وقت دوست داشتی آپ کن و یادت باشه دوستانت توی دنیای مجازی علاوه بر اینکه پستهات رو دوست دارن، دوست دارن از حال خودت هم با خبر باشن ، پس زیاد بی خبرشون نذار

چشم حتما !!!:)

کیوان دوشنبه 25 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 08:51 ب.ظ http://charkheshepouch.blogsky.com/

خب منم چند وقت پیش می خواستم در اون یکی وبلاگمو تخته کنم. ولی نتونستم!

سعی کن از هر بحرانی خوب استاده کنی.

موفق باشی. چه با وبلاگ ، چه بی وبلاگ.

مرسی !
ولی من قرار نیست در این جا رو تخته کنم !!!D:

لادن دوشنبه 25 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:45 ب.ظ

سلام! بالاخره بعد مدتها اومدم! چه پا قدمیم داشتم
سلام بررررررررررسسسسسووووووووننننننننیییییییددددددد.....! کسی فکر بد نکنه آخه مامیش از دستم ناراحته در حد بنززززززززززز!!!!

چشم !
سلام
مییییییییییییییییییییییرسوووووووووووووووننننننننننننننممممممممممممممممم !!!!D:

شیما سه‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:04 ق.ظ

من یه نتیجه دیگه گرفتم.فک کنم بخاطر اینکه شمس العماره و دلنوازان یهو باهم تموم شدن دپرس شدی دیگه دست و دلت به نوشتن نمیره
خواهش میکنم.کاری نکردیم که.دیگه ما تو رفاقت همه کار میکنیم حتی تحمل
یه سوالیکیا نتونستی؟!ینی تو میخواستی شوکه نشیم و اونا نتونستن.عجب آدمایین!یکم روشون کار کن ایشالا بعدا بتونن
اتفاقا میخواستم بیام بگم چرا ملتو میبری زیر سوال؟!اینهمه وقت میذارن میان نظر میدن(بقیه ها فک نکنی خودمو میگم) اونوقت بعد ۳-۴ ماه میان نظراشونو بخونن میبینن هنوز کسی جوابشونو ندادهمیدونی چن نفرو تاحالا همینجوری مداد کردی رفته؟!
خب دیگه من حرفامو زدمو تیکه های یخمم انداختمبرم ایشالا دفه بعدم میام میبینم حتی یه نیم نگاهم نکردیو جواب ندادی.تهشم میگی حوصله نداشتمو بهانه و ....
اصلا فک کنم این سری بیام ببینم جواب همرو دادی(حتی هرکی بعد منم کامنت گذاشته) بعد برا اینکه مدادمو تا ته بتراشونی جواب کامنت منو ندادی

:))
:))
حالا برای اینکه مدادت تیز تیز بشه باید بت یگم که جوابت رو خیلی سریع می دم چون می خوام برم مدار بخونم !!D:

من اصلا عمرم به اون دل نوازان بسته بود !!!! در عجبم چطور تا حالا نمردم !!!D:

شیما سه‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:06 ق.ظ

چقد نظر قبلیه خوشگل و رنگی رنگی شد(خودت سلیقت دهاتیه یا همون سلیقه ترکی خودمون(توهین به کسی نشه اصطلاحش اسمش اینه))

:))
جالبه ! تا حالا نشنیده بودم !!D:

خوده خوم سه‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:35 ب.ظ http://www.khodamokhodam.blogsky.com

خوبه منم نیام بگم امیدوارم ببخشی؟!

نه !!!!!!!!!!!!منم می گم امید وار نباش چون نمی بخشم !D:

خوده خوم سه‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:37 ب.ظ

کی گفته آدم سرطان بگیره اینجوری میشه؟!!!
بیچاره سرطانیا!
تو دپسرده ای دختر
آدم پا به سن که میذاره اینجوری میشه!!!!!

اِ....!!! تو هم پا به سن گذاشتی همین طوری شدی ؟! چه خوبه که من یه مادر بزرگ به با تجربه اییه تو دارم !!!خیلی خوشحالم !!D:

خوده خوم سه‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:38 ب.ظ

وای چقد دلم حلوا میخواد...!

با حلوا حلوا دهن شیرین نمی شه !!!( به خدا اگه فکر کنی دارم چرت و پرت می گم ...ناراحت می شم !!D:)

خوده خوم سه‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:39 ب.ظ http://www.khodamokhodam.blogsky.com

کی مراسمه هفت میگیرین؟
هفتو با چهل یکی نکنینا آخه من دلم خیلی حلوا میخواد!
خدا بیامرزه

شما با این همه اشکی که داری می ریزی حتما جات تو مهمون های ویژه است ! اون جا خوب هم حلوا می دن !D:

خوده خوم سه‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:41 ب.ظ

اومدی واسه همه ی غیبتات تو همه ی پستایی که غایب بودی دلیل موجه میاری
یه دونه هم کم نشه ها
هر پستی بیست وپنج صدم از انضباطت کم میشه

چشم خانوم !!!D:
( من حتی در مقابل ناظممون هم این D: از صورتم نمی رفت !!!واقعا لج در آر بودم !!!)

پریا چهارشنبه 27 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:15 ب.ظ

پسرم چی شده ؟؟؟؟به مادرت بگوووو ...خوب اگه عاشق شدی که تابلوئه بگو برات بریم خواستگاری؟؟؟فقط امیدوار مثل قبلی نباشه

از شما که بخاری بلند نمی شه که !!! من رو هر دختری دست می ذارم . یه ایرادی می گیرید...منم افسردگی گرفتم ...

پریا چهارشنبه 27 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:17 ب.ظ

عذرخواهی هم نمی پذیریم . تخته مخته هم نداریما . برگرد سر خونه زندگیت . اه اه اه .

اوه اوه اوه!!! چشم ...بر می گردم ! فعلا رفتم تعطیلات !!!D:

پریا چهارشنبه 27 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:20 ب.ظ

عذرخواهی هم نمی پذیریم . تخته مخته هم نداریما . برگرد سر خونه زندگیت . اه اه اه .

چرا دو بار ؟

شیما چهارشنبه 27 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:32 ب.ظ

حالا من یه چی گفتم.دقیقا توام اومدی جواب همه نظرا رو دادی الا اون نظر منو

یکم صبر می کردی ! جواب تو رو هم دو دقیقه بعدش دادم !؛)

کیوان پنج‌شنبه 28 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:00 ب.ظ http://charkheshepouch.blogsky.com/

اون موقع که من این نوشته رو خوندم قرار یود تخته کنی. فهمیدی؟

همه اش به خاطر امتحاناته. شما دخترا کلا سعی می کنید چیزی ننویسید که به ضررتون تموم شه.

وقتی با دوست دخترت دعوا می کنی نیا تو وبلاگ مردم عصبانیتت رو خالی کن !

خنده های اجباری پنج‌شنبه 28 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 09:30 ب.ظ http://maed.blogsky.com

صاحاب مونده من تاحالا نشنیده بودم ولی صاحاب مرده زیاده شنیدم

دقت کن ! «بی» صاحاب مونده !

خوده خوم جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:18 ق.ظ http://www.khodamokhodam.blogsky.com

ای وای مثنکه واقعا حال نداریا
چی شده عزیزم؟!
ببین منکه انقده دوست دارم...
دلت میاد؟!
باما نکن این کارو
من که غر غر میکنم واست
بذارم برم؟!!!

:)
دوست دارم !:*

مریم جمعه 29 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:37 ب.ظ http://lahzehayzendegi.blogfa.com/

آخ جون پریا راسته
چرا دروغ می گی محد تو که نظرات رو جواب می دی:پی
شاد باشی

ممنون !
هستم !:)

خوده خوم شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 03:10 ب.ظ http://www.khodamokhodam.blogsky.com

هوووووووررررراااااااا
محدثه جونم خوب شده (الان تو پوزم نزنیا مثلا خوب شدی!باشه؟!)
مررررررسییییی

:*
:*
:*

>D:

خوده خوم شنبه 30 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 03:16 ب.ظ

آی لاوی یو!!!!!

منم آی لاو یو عزیزم !:)

الهه پنج‌شنبه 5 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:40 ب.ظ http://roobekhorshid.blogfa.com

سلام دوست...
سلام
دوست دارم
خیلی وقت بود این جمله را به کسی نگفته بودم

منم دوست دارم !:)

خوده خوم شنبه 7 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:36 ب.ظ

نامرد نمیخوای عیدو تبریک بگی؟!
من زنده اما!!!

عیدت مبارک !:)
خدا رو شکر !:)

صالح یکشنبه 8 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:18 ق.ظ

اومدم دیدم تعداد نظراتت شده ۲۳.... از اون جایی که اصلا با این عدد حال نمی کنم، اومدم 24ش کنم...

همین.

آفرین ! به کارت ادامه بده !

پریا سه‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 04:54 ب.ظ

اه اه
کجایی تو دختر؟
قهری با ما ؟

قهر ؟!
من و این کارا ؟!
چه حرفا !!!!

پریا چهارشنبه 11 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 05:04 ب.ظ

محددددد
زنده ای ؟ نکنه خودکشی کردیبا من حرف بزن محدددد

سلام پری !:)‌

شیما پنج‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:04 ب.ظ

حتی اگه میمردیم یکی باید میومد اینجا خبر میداد یا لاقال تو دانشگا میفهمیدیم.ولی احتمالا یه گوشه کناری ترکیدی که هیچ خبری ازت نیس.اگه نفس میکشی یه اهنی بکن بفهمیم!!!!

ا ِ هن !!!!!

نیما سه‌شنبه 17 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:24 ب.ظ

نه بابا انگار کلا اینجا تعطیله

تقریبا نیمه تعطیل....D:

کیوان چهارشنبه 18 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:49 ب.ظ http://redhell.blogfa.com

حالا من یه چرتی گفتم. هیچ دختری که سهله هیچ پسری هم با من دوست نمی شه. پس قضیه دعوا با جی اف کلا منتفیه

آهان ! پس وقتی داری از تنهایی دق می کنی نیا تو وب مردم ناراحتیت رو جار بزن !D:
من حرفم رو اصلا عوض نکردم . از اولش هم گفتم قرار بر این نیست که برم و دیگه نیام !;)

پریا چهارشنبه 18 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:32 ب.ظ

عزیز اگه کهریزکی بگو کدوم بندی بیام پیشت خوب . نکنه همین بند بغلی خودمون هستی؟!!! بیا بچه ها جمعشون جمعه

اگه بزن و برقص بر پاست می آم ها ! وگرنه این جا دوستان دارن بحث منطقی باهامون می کنن !D:

شیما چهارشنبه 18 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:09 ب.ظ

نه بابا کهریزکش کجا بود.توپ توپه.روز به روزم بهتر میشه.خودم امروز باهاش رفتم آیس پک زدم با کیک درنای ۱۵۰۰ تومنی!!!!حالش خوبه.خیالت تختخواب!

البته حالم خوب بود ! قبل از اینکه ۱۵۰۰ تومن بدم برای یه کیک درنا !D:

افروز جمعه 20 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:09 ب.ظ

شیما من شنیدم تو کهریزکم کیک درنا میدن اتفاقا ۱۵۰۰ تومنم هست!!!!!!! چرا بیخودی مردمو امیدوار میکنی؟ من که میدونم شما کهریزکید! وگرنه محدثه تا حالا ۱۰۰ بار با من تماس گرفته بود!!!!

لعنت به من !!!!:|

پریا شنبه 21 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 10:37 ق.ظ

آره افروز . همین جاست پیش خودم . این جا اون قدر به ما خوش می گذره . کویته به خدااااااا . کیکم می دن . چرا ندن خوبشم می دن . خونه می دن بنز می دن تویوتا می دن . شما هم اگه این جایین که بگین من شماره بندمونو بدم بیاین پیش ما . اگه نه هم که یه کاری کنین بیارنتون دیگه . حیفه ها . حالا از ما گفتن بود

زنم می دن ؟!!D:

شیما یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:25 ق.ظ

اه!افروز بابا لو نده دیگه.هی من میام لا پوشونی کنم نمیذاری.حالا همه فهمیدن خوب شد؟!راحت شدی؟!

:))
شتر سواری که دولا دولا نمی شه !!

پریا یکشنبه 22 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 04:09 ب.ظ

محد مادر از بند بغل که داری میای از جعفر آقا اینا یوخده (!) نون بربری بگیر . نونمون تموم شده حاجی هم کمرش درد می کنه نمی تونه بره نون بگیر . به بند روبه رویی هم بگو اون ضبط کوفتی رو کم کنن . اینجا خانواده داره زندگی می کنه

شما برو اون دخترتو از اون بند بغل جمع کن تا من خودم وارد عمل نشدم ! هر روز هر روز که می آم اون جاست ! بابا پسر ِ بزرگ دارن !این رگ غیرت ما شد اندازه هندونه !!!

پریا دوشنبه 23 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 05:22 ب.ظ

ای بابا ...مادر حالا تو این وضع که ما رو خانوادگی آوردن این جا دیگه این رگ مگ و بی خیال شو .
آره پسرم زنم می دن ...اتفاقا خوبشم می دن . این شکلی هم هستن یعنی مثل خودمون مکه و کربلا رفته

خوبه !:">

پریا سه‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 07:32 ب.ظ

می دونی ما به دلیل این که با برو بچز کهریزکی (اقایون نسبتا محترم شکنجه گر) به شدت همکاری کرده و تو تی وی هم اومدیم و تو ۲۰:۳۰ به مخملی بودن و عدم جین و کتون بودن این کودتای خانمان سوز برای بقالان اعتراف کردیم و با این عمل خداپسندانه دنیای خویش را گل و بلبل نمی دونیم این جا بهمون یه لپ تاپ دادن جای شوما خالی دست شما هم طلا با این فیلتر شکنایی که اون گوشه چشمک می زنه الان می خوایم بریم تو فیس بوک یک(به فتح ی )دلی از عزا در آوریم .

:))))))))))))))))
الان این فیس بوک رو هم زیر شکنجه تعهد دادی که هر روز سر بزنی دیگه !!!D:

مریم شنبه 28 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:04 ق.ظ http://lahzehayzendegi.blogfa.com/


ای بابا پشت سر ما هم!!
ببینم مگه الهه نیست که ما واسم غیرتی می شی داداش محد!!!

اون الهه که اگه غیرت داشت ....!!!!! استغفرالله !!! زبون ما رو باز می کنی ها !!!!
برو تو بند خودمون ببینم !!D:

کیوان جمعه 4 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:37 ب.ظ http://redhell.blogfa.com

خیلی دلت هم بخواد من بیام تو وبلاگت داد و بی داد کنم. :P

خب خانم مهندس کجایی؟ نیستی چند وقته؟ زنده ای؟ نکنه واقعا رفتی معتاد شدی؟

:)))
تو با این اعتماد به نفس یه موقع سر خورده نشی خاله ؟!!
هستیم !!! زنده ایم ! هنوز نفس می کشیم !! آره بد مدل هم معتاد شدم !!!D:

خوده خودم یکشنبه 6 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:30 ق.ظ http://www.khodamokhodam.blogsky.com

خب تو که جوابه نظرارو میدی یه کم (یه کوچولو!) بیشترتر وخ بذا یه پسته جدید بنویس
خجالتم بکش
خب مام دلمون میتنگولینه دیگه

اگه بت بگم که این نظرت چند روز منو تو فکر برد ؛شاید باورنکنی!!
ایشالا تا آخر این ماه باز شروع می کنم عزیزم !:)
دوست دارم !:)

حاج خانوم(پریا) دوشنبه 7 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:56 ب.ظ

کریسمس مبارک
اینم کادوی کریسمست
http://www.thanksmuch.com/christmas/last-christmas-mp3.html
in ahango be download halesho bebar madar

مرسی عزیزم !:)

خوده خودم سه‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1388 ساعت 10:48 ق.ظ http://www.khodamokhodam.blogsky.com

فهمیدم:
یا وخ میکنی اینجا جوابمونو بدی
یا تو وبلاگه خودمون!
آپو که دیگه حرفشم نزن!
خوشحال شدم اومدی
بازم بیا...
(بچچه پررو ام خودتی!)

آفرین به دختر باهوش !!!:)
چشششششششششششممممممممم!!!!:*

پریا جمعه 11 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:01 ق.ظ

http://www.mona-zarei.blogfa.com/

:((

واسع علوی جمعه 11 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:03 ب.ظ http://sabooyekashi.persianblog.ir

نمی خواین برگردین؟

ایشالا تا آخر این ماه دوباره با مزخرفات من رو به رو می شید !:)

کیوان یکشنبه 13 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:53 ب.ظ http://redhell.blogfa.com

من هوس کردم بیام تو وبلاگت یکم داد و بیداد کنم.

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآیییییییییییییییییییییییییییییی

ضعیفه................ وبلاگت کپک زد..........


خب بسه دیگه. الان سنکوب می کنی می مونی رو دستمون.

هییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
قویه !!! وبلاگ خودمه ؛ دوست دارم کپک بزنه !!!!اصلا من از بوی کپک خوشم می آد ! D:

خب بسته دیگه . می ترسم ذوق مرگ شی که جوابت رو دادم ؛ gf ـ ت بیوه شه !!!D;

خوده خودم دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1388 ساعت 11:31 ب.ظ

سلام!

:*
:*
:*

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:43 ب.ظ

خانوم gfکه بیوه نمیشه! واسه همین بهش میگن gf دیگه!

[ بدون نام ] جمعه 18 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:09 ق.ظ

ضعیفه......

خدا نکنه آدم یه چرتی بگه دیگه مگه ول می کنی تو؟

من چه کار کنم تو بی خیال اون قضیه بشی؟
حیف که یه سری از پست هامو پاک کردم وگرنه می رفتی می خوندی اون که من اونروز گفتم تیکه ای بود که یکی از پسر های محترم کلاس انداخت که متاسفانه نتیجه ای جز ... نداشت.

آره واقعا داشتم می مردم دیدم جواب دادی. امیدوار بودم اعتیاد از پا درت آورده باشه. بعد دیدم زهی خیال باطل.

پ.ن. یه وفت سر نزنی به ما.

کیوان جمعه 18 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:10 ق.ظ http://redhell.blogfa.com

اون قبلی من بودم. ولی قبلیش نه.

خوده خودم شنبه 19 دی‌ماه سال 1388 ساعت 08:46 ب.ظ http://www.khodamokhodam.blogsky.com

این ینی فهمیدی الان بهت سر زدم نظر نداشتم؟!
داشتم فک میکردم من چرا همش میام اینجا!!!

آهان فهمیدم: منظوری نداشتی
اونم داللی بود!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد